در سال 1957 نویسنده سابق مجله Collier به نام ونس پاکارد یک گزارش تحقیقاتی در مورد تلاش های صنعت تبلیغاتی آمریکا برای مصرف کنندگانی که قصد خرید کالاها را دارند یا ندارند، منتشر کرد. وی ادعا كرد كه تبلیغ كنندگان از نمادهای پنهانی استفاده می كنند تا ذهن ناخودآگاه تحت كنترل آنها در بیاید.
وی نوشت: " تلاش های زیرکانه گسترده ای در زمینه تبلیغات محصولات صورت گرفته است که اغلب با موفقیت چشمگیری همراه بوده اند. نتبجه آنها هم مشخص است بسیاری از ما تحت تأثیر این تبلیغات قرار گرفته و برای خرید روانه میشویم. "
وی ادعا کرد برخی از آژانسهای تبلیغاتی برای تاثیر بیشتر تبلیغات خود از "محققان انگیزشی" آموزش دیده برای دستیابی به شکافهای عمیق روانی ذهن استفاده میکنند و بدین شکل میتوانند هرگونه تغییر رفتاری مطلوب را برای خود ایجاد نمایند.
مشاهده کردید؟ تبلیغات دنیای عجیبی است که سرشار از پیامها، افکار و احساسات میباشد. هر جایی که میرویم یا به هر چیزی که نگاه میکنیم، با تبلیغات درگیر هستیم.
تبلیغات به ما میگویند که چگونه زندگی کنیم، دنبال چه چیزی باشیم، چه چیزی بخوریم، خانه مان چه شکلی باشد، چگونه با مردم ارتباط برقرار کنیم و ... این قدرت تبلیغات است.
در دنیای امروز که تغییرات با سرعتی وصف ناپذیر در حال انجام هستند، برندی موفق و ماندگار است که بتواند خدمات خود را با فناوری های روز همسو گرداند. از طریق تبلیغ در رسانه های اجتماعی و یا بیلبوردهای دیداری افراد میتوانند از اخبار و سرگرمی ها باخبر شوند.
یک تبلیغ خوب به ما میگوید ککه به چه چیزی نیاز داریم، قبل از اینکه حتی ما به آن فکر کنیم.
این روزها همهچیز در فضای مجازی است! وقتی توی مترو یا خیابان هستید به مردم نگاه کنید، کسی به تبلیغات روی دیوار نگاه نمیکند چون گوشیها و تبلتها حضور دارند. از طریق اینترنت مسیریابی میکنیم، از سایتها و اپلیکیشنها، رستوران پیدا میکنیم و از فروشگاه های آنلاین خرید میکنیم.
تبلیغات اینترنتی خیلی جلوتر از همه حرکت میکند؛ هم مخاطب بیشتری را درگیر میکند، و هم رسانه بزرگتری است.